آرمانآرمان، تا این لحظه: 17 سال و 26 روز سن داره

آرمان روان

رژیم

گل پسر من یکم البته بازم تاکید میشه فقط یکم تپله . هربار که دکتر میریم بخاطر اضافه وزن مورد عنایات ایشان قرار میگیریم . خیلی هم پرخور نیست(به نظر مامانش) ولی خوب تحرکش هم کمه. ولی اینبار......................... در پی تلاشهای مکرر مامان در امر رژیم و  ورزش و البته اراده پسر گلم اینبار با کاهش وزن روبرو شده و مورد تشویقهای فراوان خانم دکتر قرار گرفتیم . امیدوارم این روند ادامه پیدا کنه و جدا از چاقی و لاغری فرزندم سالم باشه فقط سالم باشه.   ...
16 بهمن 1392

آرمان تابلو خوان

من و آرمان سوار بر ماشین: مامانی صدای این آهنگتو کم کن دارم تمرکز میکنم این تابلوها رو بخونم و در حال تلاش برای خوندن تابلوهای طرح گرافیکی:  تو که به من میگی دست خطم بده پس اون آدمایی که این تابلوها رو نوشتن چی اینا که اصلا نوشتن بلد نیستن. ...
15 بهمن 1392

دلتنگی

این روزها دورم اما نزدیک نزدیکم ، ساکت اما پر از حرفم ، آرام اما  غوغایی ست درونم .... نشسته و میشمارم روزهای رفته و روزهای  در پیش رو را و  اینکه چه صبور است این دل !! نمی دانم چه اصراری دارد  در زنده نگه  داشتن تمامشان!   نمی دانم .    آرامم میکند تنها، قدم های تنهایی اما با یادی از گذشته ها و صدایی که میخواند و نگاهی رو به آسمان نگاه میکنم این روزها ...این روزها همه چیز را نگاه میکنم ... حتی او را ! ...
6 بهمن 1392
1